معلمشان تقلیل بود و من به جایش رفتم سرِ کلاس‌. کتاب‌ها و تکالیف بچه‌ها را خواستم و پشت میز نشستم و جلویم تپه‌ای از کتاب و دفتر تشکیل شد. با رسیدن به هر کتاب اسم صاحبش را بلند می‌خواندم تا بیاید و در مورد تکالیفش که نقص یا اشتباهِ احتمالی دارد ، توضیح بدهد.
یکی از سؤالاتِ کتاب این بود که با توجه به حروف موجود ، کلمه‌ای که در داخلِ درس استفاده شده است را بسازید. حروف   ط ، ق ، ه ، ر » بودند. همۀ بچه‌ها قطره» نوشته بودند و درست و منطقی هم بود ؛ اما یک عدد فسقلی طرقه» ساخته بود که تاء»ش بزرگتر و صدایش خیلی بیشتر از ترقه‌هایِ معمولی بود! واژه‌ای که به زور می‌خواست خودش را در بین خط‌هایِ درس اول جا کند.

در آسمانِ مدرسه ۲ | خنده‌هایِ واژه

در آسمانِ مدرسه ۱ | زنگ آخر

، ,کتاب ,بچه‌ها ,درس ,بودند ,حروف ,بود که ,نوشته بودند ,بودند و ,قطره» نوشته ,بچه‌ها قطره»

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

محمد امین نایبی درس پژوهی سکوی دهم تنـــــها خــُــدا سال های دور از خانه تور های یک روزه ارزان شیک فود حق اموزش کار با ساوند کلاود touristgah